تاریخ بشر، مملو از ظلم کشورهای زورگو به ملتهای مظلوم است که اغلب با لشکرکشی و عملیات نظامی، همراه بوده است. اما وجههی ناخوشایند و هزینههای سنگین مداخلهی نظامی، دولتهای زورگو و استکباری دنیا را بر آن داشت تا برای استثمار و تسلط بر کشورهای موردنظر، راه دیگری را در پیش بگیرند. راهی که هم خوی وحشیگری مستکبران را در پشت کتوشلوارهای اتوکشیده و کراواتهای ادکلن زده، پنهان میکرد و هم بهجای تفنگ و گلوله، با لبخند و خوشزبانی، هدف را در دسترس قرار میداد. وم تغییر روش برای نفوذ در کشورهای هذف، موضوعی است که میتوان آن را در لابلای سخنان مقامات غربی، پیدا کرد. «رابرت گیتس» وزیر دفاع سابق ایالات متحده و رییس پنتاگون، میگوید: «اگر آمریکا در گذشته، مرتکب خطایی میشد، افکار عمومی باز هم این کشور را یک قدرت مطلوب میدانست؛ اما اکنون شرایط فرق کرده و دیگر مثل گذشته نیست. بنابراین باید بجای زور و تهدید، از قدرت نرم و ابزارهای فرهنگی و اقناعی برای پیشبرد اهداف استفاده کرد.»[۱]
انعقاد «عهدنامه»، «قرارداد» یا «توافقنامه» راه بسیار آسانی بود تا مستکبران عالَم بتوانند زیادهخواهیهای خود را به امضای نمایندگان کشورِ مقابل درآورند و در قالبی قانونی و کاملاً رسمی، اهداف چپاولگرانهی خود را محقق نمایند. در راستای همین ت بود که «تونی بلر» -نخست وزیر اسبق انگلیس- گفت: «ما باید تهای خود را تغییر دهیم. تغییر در ت خارجی از طریق اتخاذ قدرت نرم، امکانپذیر است نه ابزار نظامی. منظور من از قدرت نرم، انعقاد قراردادها و ایجاد همکاریهای گسترده با خاورمیانه است.»[۲]
تاریخ غمبار کشورهای مستعمره، مشحون از قراردادهایی است که در آنها فقط و فقط، منافع نامشروع زورگویان دنیا تأمین شده است. در این میان، به کشور عزیزمان هم بارها و بارها، قراردادهای ننگین و ذلتباری تحمیل شد که «عهدنامه ترکمنچای» «قرارداد ۱۹۱۹» و «قرارداد جدایی بحرین از ایران» فقط نمونههایی از آن توافقنامهها است که ماحصل آن، چیزی جز خسارت و از دست دادن بخشهایی از سرزمین پهناور ایران نبوده است.
این نوشتار به هیچوجه، درصدد نفی وم وجود تحرکات دیپلماسی و داشتن قدرت اقناعی در عرصهی بین المللی نیست بلکه آن را امری لازم و حیاتی برای هر کشور و هر نظامی میداند، اما باید توجه داشت که دشمن حتی در پشت میز مذاکره و به هنگام دستدادن و لبخند زدن هم دشمن است؛ پس، «بیخطر فرضکردن» و «دوست دانستن» او خطایی استراتژیک و مهلک خواهد بود که میتواند عواقب جبرانناپذیری داشته باشد.
یادآوری خاطرات تلخ حاصل از قراردهای ننگین گذشته، از این جهت مهم است که بدانیم دشمنان ما در گذشته هم، با ژستی خیرخواهانه و مردمگرایانه پای میز مذاکرات مینشستند و با ابزارهایی مثل دستدادن و لبخنن، به اقناع طرف مذاکره میپرداختند اما آنچه به عنوان نتیجهی توافقنامه، عملی میشد عبارت بود از تضییع حقوق مسلم مردم و از دست رفتن زحمات افرادی که برای سربلندی این سرزمین مقدس، تلاش و مجاهدت کرده بودند.
پینوشت:
[۱] چهل و سومین کنفرانس امنیتی مونیخ/ سال ۲۰۰۶ میلادی
[۲] داود رنجبران، جنگ نرم، ص
درباره این سایت